آزار زنان، ارثیه ای منحوس برای آیندگان
به گزارش تابان خبر، به تازگی سرپرست معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری آذربایجان شرقی اعلام کرد: افزایش خشونت علیه زنان در آذربایجان شرقی نگران کننده است. در این مطلب سعی داریم با تعریف خشونت علیه زنان، به یک نمونه از آن یعنی خشونت خانگی پرداخته و عوامل ایجاد آن به ویژه در
به گزارش تابان خبر، به تازگی سرپرست معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری آذربایجان شرقی اعلام کرد: افزایش خشونت علیه زنان در آذربایجان شرقی نگران کننده است.
در این مطلب سعی داریم با تعریف خشونت علیه زنان، به یک نمونه از آن یعنی خشونت خانگی پرداخته و عوامل ایجاد آن به ویژه در آذربایجان شرقی را بررسی و در نهایت به ارائه راهکار بپردازیم در این بررسی خشونت خانگی در دوران کرونا نیز مد نظر بود.
خشونت خانگی
خانواده، نخستین و پایدارترین نهاد اجتماعی است که هویّت انسانی و جامعهپذیری فرد در آن شکل میگیرد و پذیرش ارزشها و هنجارهای اجتماعی، انتقال الگوهای روابط و تعامل به سایر نهادهای اجتماعی را سبب شده است. بدون شک، هیچیک از آسیبهای اجتماعی از تأثیر خانواده جدا نیستند. نهاد خانواده هنگامی کارکرد خود را بهدرستی انجام میدهد که دچار نابسامانی و آشفتگی نباشد. خشونت سلامت و امنیت خانواده را تهدید میکند. خشونت خانگی یا خشونت علیه زنان در خانواده، شایعترین شکل خشونت علیه آنهاست که در آن، رفتار خشنِ یکی از اعضای خانواده (معمولاً مرد) نسبت به یکی دیگر از اعضای خانواده (معمولاً زن) است.
طبق تعریف سازمان ملل، خشونت علیه زنان به هر نوع عمل خشونتآمیزی که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد یا احتمال منجرشدن آن به این نوع آسیبها و رنجها وجود داشته باشد
خشونت علیه زنان پدیدهای است که زن بهدلیل جنسیت خود، جنس مخالف (مرد) به او اعمال زور و حق وی را ضایع میکند. چنانچه خشونت در چارچوب خانواده و بین زن و شوهر باشد، خشونت خانگی تعبیر میشود و به هر نوع عمل یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود، خشونت علیه زنان گفته میشود.
خشونت خانگی انواع مختلفی چون خشونت جسمی(فیزیکی)؛ نوعی اقدام فیزیکی برای آسیب رساندن، ترساندن یا کنترل کردن همراه است. خشونت روانی؛ رفتار خشونت آمیزی که شرافت، آبرو و اعتماد به نفس را خدشه دارمی کند. خشونت جنسی؛ این خشونت ممکن است در حیطه زندگی خصوصی، زناشویی و خانوادگی اتفاق بیفتد و به صورت هایی از قبیل الزام به تمکین از شوهر، علیه زن اعمال شود. خشونت مال؛ در بسیاری از نقاط جهان، زنان به رایگان کار می کنند و تامین مالی آنان از سوی مردان، سخاوت مندی مردان تلقی می شود. لذا حاصل کار آن ها به صورت رایگان توسط مردان تصاحب می شود و اگر مورد حمایت همسر خود قرار نگیرند ادامه زندگی آن ها به خط می افتد. خشونت عاطفی؛ شامل کوتاهی در برآورده کردن نیازهای فیزیولوژیک مردان.خشونت اجتماعی؛ به ممنوعیت ملاقات زن با خانواده، دوستان و آشنایان اشاره می کند. خشونت کلامی؛ رفتار خشنی که در گفتار خود نسبت به زن اعمال می کند.
عوال ایجاد خشونت خانگی علیه زنان
خشونت در الگوهای خانوادگی به جامعه و تداوم الگوها و رفتارهای خشن در مناسبات اجتماعی سرایت مییابد. بچههایی که مادران آنها از طرف پدر آزار فیزیکی شدهاند، در معرض خطر بیشتری برای انتقال رفتارهای خشونتآمیز به نسل بعدی قرار دارند. شوهرانی که اقدام به کتکزدن زنان خود میکنند، در خانواده پدری شاهد کتکخوردن مادران از پدرانشان بودهاند. زنآزاری در طول نسل منتقل میشود و نسل حاضر و نسل بعد را تهدید میکند سابقه زد و خورد در والدین بیشتر از مسائل محیطی در مسئله زنآزاری مؤثر است.
باورهای مردسالار حاکم بر جامعه ایرانی، این خشونتها را طبیعتِ مرد میداند و سعی در توجیه آن دارد و گاهی رنگ و سیاق اخلاقی و ناموسی به آن میدهد. این باورها، چنان در ذهن مرد و زن ایرانی از کودکی ریشه دوانده که اگر زن یا دختری در مقابل این خشونتها مقاومت کند با برچسبها و احکامی سختتر روبهرو خواهد شد که اطرافیان و همجنسان خود به او میدهند. نگرشهای فرهنگی خانوادههای ایرانی براساس تحمل و تبعیت زنان و فرزندان از درخواستهای شوهر – پدر شکل گرفته است و خشونتهای روزمره و محدود، تربیت در نظر گرفته میشوند؛ درنتیجه، بسیاری اوقات، فرد تحت خشونت، درکی از ستم وارد بر خود ندارد؛ اما عجیب آنکه زنان این موضوع را بیشتر از مردان توجیه میکنند.
تاثیر خشونت در زنان اثرات شدید روحی و وروانی مانند افسردگی، ترس، اظطراب، انزواطلبی را نشان می دهد.
پرخاشگری مردان، مشاهده خشونت در خانه پدری و شوهر و حاکم بودن مردسالاری در جامعه کنونی در سطح متوسط به بالاست.در بررسی وضعیت خشونت بین زنان ایرانی نتایج به دست آمده نشان می دهد بین سن زنان در موقع ازدواج، سطح تحصیلات مرد ، پرخاشگری مردان، خشونت در خانه پدری مرد، حاکمیت مرد سااری از یک طرف و میزان خشونت علیه زنان رابطه معناداری وجود دارد.
تاثیر کرونا در افزایش خشونت های خانگی
ازطرفی افزایش میزان خشونت در یک سال اخیر را می توان با قرنطینه در دوران پاندومی کرونا نیز مرتبط دانست.بحران کرونا سبب شد، ماندن در خانه مهم ترین توصیه برای محافظت فردی و اجتماعی در مقابل ویروس کویید ۱۹مطرح شود.
ماندن در خانه پیامد ها و راهکارهای مقابله با آنها در سطوح مختلف کارشناسی و عمومی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. ماندن در خانه به ویژه در کلان شهرها و خانواده های آپارتمان نشی، قطع ارتباط با فامیل و به حداقل رساندن رفت و آمد ها، بسته شد اغلب اماکن تفریحی و ورزشی و ترس از بیرون ماندن و ترس از ابتلا به بیماری فشار روانی مضاعفی را برای افراد ایجاد کرده است.همزمان با ایجاد این فشار روحی روای،سبک زندگی متناسب با آن، طراحی و توصیه نشده است و راههای سازگاری با این شرایط جدید به مردم آموزش داده نشده است.
بیشتر ماندن در کنار هم، اصطکاک افکار و دیدگاهها را بیشتر می کند، از طرفی؛حضور اعضای خانواده،نیاز به خدمات، پذیرایی و … را افزایش داده است، در حالی که اغلب این کارها توسط زنان اناجم شده و خستگی جسمی و روحی آنها را دو برابر می کند.
مسائل مالی خانواده، تورم و بیکاری، تضادها را تشدید میکند.این عوامل زمینه تعارضات خانوادگی به ویژه بین زن و مرد را فراهم کرده و متاسفانه به خشونت خانگی منجر می شود که قربانی اصلی آنها زنان هستند.
برای حل این معضل بزرگ جامعه باید راهکارهای علمی، منطقی و حقوقی از سوی کارشناسان و متخصصان حوزه خانواده، جامعه شناسی و حقوق شناسایی و پیشنهاد گردد. از جمله راهکارها و پیشنهادات می توان به موارد ذیل اشاره کرد:افزایش سطح تحصیلات و آگاهی خانوادهها بهویژه تحصیلات زنان؛ زمینهسازی هرچه بیشتر بسترهای مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی؛ تلاش برای ارتقای برابری جنسیتی در خانوادهها و جامعه؛ آگاهی زوجین نسبت به حقوق همدیگر.
برنامه مشاوره و روان درمانی مردان پرخاشگر
ایجاد فرصتهای شغلی و توانمندسازی بیشتر زنان برای بهترشدن سطح زندگی و رفاه آنها، زیرا تازمانیکه زنان وابستگی اقتصادی به مردان داشته باشند و ارزشهای اجتماعیشان فقط از نقشهای مادری و همسری کسب شود، هرگز از خشونت رهایی نمییابند.
توجه به سلامت جسمی و روحی و برنامه ریزی برای زندگی در شرایط قرنطینه در صورت تداوم جایگزینی تفریحات سالم، دید و بازدید و رفت و آمد های قبل از کرونا را با برنامه های جدید جایگزین کنند.
کم کردن فاصله اجتماعی به موازات افزایش فاصله فیزیکی
گسترشدادن فرهنگ گفتگو، مذاکره، مشورت و همفکری بین اعضای خانواده (بهویژه زن و شوهر). به نظر میرسد این فرهنگ بین خانوادهها در کنار سایر اقدامات آموزشی مستمر قادر است در ساختارهای اجتماعی، قوانین، آدابورسوم، باورها و نگرشهای اجتماعی رخنه کند که از اقتدار و نابرابری اعضا حمایت میکنند و بهطور متقابل با اصلاح و تغییر این ساختارها شاهد اصلاح فضای درون خانوادهها نیز خواهیم شد.
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0