تاریخ انتشار : دوشنبه ۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
13 بازدید
کد خبر : 23704

يک تحليل‌گر سياسي:

فاصله نسل Z با 9 دي ناشي از ضعف روايت است

فاصله نسل Z با 9 دي ناشي از ضعف روايت است
يک تحليل‌گر سياسي با تأکيد بر اهميت بازخواني حماسه 9 دي، گفت : فاصله نسل Z با اين واقعه تاريخي بيش از آن‌که ناشي از تفاوت تجربه باشد، نتيجه ضعف روايت و کمبود اطلاع‌رساني درست است.

به گزارش پایگاه خبری تابان خبر، -در آستانه سالگرد حماسه 9 دي و در شرايطي که بازخواني اين رويداد براي نسل جديد بيش از گذشته اهميت يافته است، براي واکاوي ابعاد مختلف اين واقعه تاريخي و بررسي تأثيرات آن بر تحولات سياسي و اجتماعي کشور، سراغ حجت الاسلام مجتبي نظري، استاد حوزه و دانشگاه تبريز و تحليل گر مسائل سياسي رفتيم.

در اين گفت‌وگو تلاش کرده‌ايم با نگاهي تحليلي، به چرايي شکل‌گيري 9 دي، نقش مردم، رسانه‌ها و نخبگان، و همچنين ضرورت بازخواني اين واقعه براي نسل Z بپردازيم.

به نظر شما مهم‌ترين مؤلفه‌اي که باعث شکل‌گيري رويداد 9 دي شد چه بود؟

به‌نظر من مهم‌ترين مؤلفه‌اي که باعث شکل‌گيري 9 دي شد، ولايت بود. يعني بيعت مردم با ولايت. اين بيعت، يک بيعت زباني و شعاري نبود؛ بيعتي بود «بر سر خون». مردم جان مي‌دهند تا ولايت بماند. تفاوت کساني که در 9 دي به ميدان آمدند با کساني که مقابل نظام ايستادند همين‌جا بود؛ ولايت‌پذيري واقعي در برابر ولايت‌پذيري صرفاً زباني. بعد از 9دي هم ديديم که چه تحولي در جامعه، مطبوعات و فضاي رسانه‌اي توسط برخي نخبگان اتفاق افتاد.

 

9 دي چه تأثيري بر روند تحولات سياسي کشور در آن مقطع گذاشت؟

9 دي تأثير جدي و تعيين‌کننده‌اي بر تحولات سياسي کشور گذاشت. انقلاب اسلامي هويتش بر سه ضلع استوار است: رهبري، انديشه و مردم. رهبري همان رهبري بود و انديشه هم همان انديشه ناب انقلاب؛ مشکل در ضلع مردم و در بحث مقبوليت و جمهوريت ايجاد شده بود که آن هم نتيجه توطئه‌هاي چندين‌ساله دشمن و تداوم فتنه از سال 68ء78و 88بود.

9 دي اين ضلع را ترميم کرد؛ وحدت مردمي زنده شد، مثلث انقلاب تکميل شد، نفاق به لانه رفت، هم‌افزايي شکل گرفت و همين مسئله مسير تحولات سياسي کشور را تغيير داد.

آيا مي‌توان 9 دي را يک نقطه عطف در کنشگري سياسي مردم دانست؟ چرا؟

بله، کاملاً. حوادث مهم تاريخ را مي‌شود به قبل و بعد تقسيم کرد و 9دي يکي از همان نقاط عطف است. در تحليل‌هاي سياسي مي‌توان گفت قبل از 9دي و بعد از 9دي.. بعد از اين واقعه، فهم سياسي مردم، حساسيت آن‌ها نسبت به ارزش‌ها، مقاومت و تاب‌آوري‌شان ارتقا پيدا کرد. ولي‌امر هم در همان مقطع، دقيقاً بر قدرت مردم تکيه و تأکيد کرد.

حوادث 9 دي چه تفاوتي با ديگر تجمعات سياسي پس از انقلاب داشت؟

تفاوت 9 دي در اين بود که هويت انقلاب به ميدان آمد؛ يعني وحدت مردم با انگيزه الهي. دشمن تمام ظرفيت خود را به ميدان آورده بود، از سواره‌نظام تا پياده‌نظام، وحدت بين معاندين ايجاد کرده بود و از انتخابات سوءاستفاده ابزاري کرده بود تا نظام را با خطر جدي مواجه کند. اگر اين روند ادامه پيدا مي‌کرد، خداي ناکرده اصل انقلاب به خطر مي‌افتاد.

9 دي نشان داد رمز حدوث انقلاب و رمز بقاي انقلاب يکي است: وحدت مردم با انگيزه الهي.

مفهوم «بصيرت» که در ارتباط با 9 دي مطرح مي‌شود، چيست؟

بصيرت يعني ديدن پشت پرده. در 9 دي مردم با راهنمايي مردان آگاه و عمارهاي زمان، ديدند که دست دشمن در کار است و برخي داخلي‌ها هم ناخواسته يا آگاهانه سنگ‌پاي آن‌ها شده‌اند. وقتي به پرچم امام حسين(ع) جسارت شد، مردم فرياد زدند که ديگر بحث اختلاف سليقه نيست، دشمن در کار است و همين بصيرت، مردم را به ميدان آورد.

سؤال: نقش نخبگان سياسي و رسانه‌ها را در فضاي آن روز چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

در ابتداي ماجرا، هم برخي نخبگان سياسي و هم رسانه‌هاي معتقد به نظام انصافاً به‌موقع وارد ميدان نشدند. شايد تصورشان اين نبود که عمليات دشمن به اين وسعت باشد يا قدرت دشمن را به‌درستي برآورد نکرده بودند. اما وقتي متوجه جدي بودن فضا شدند، وارد ميدان شدند، تحليل صحيح را به مردم منتقل کردند و همين تبيين باعث شد مردم تکليف خودشان را تشخيص دهند و وارد عمل شوند.

آيا بازخواني 9 دي براي نسل جوان امروز ضروري است؟

نه فقط 9 دي، بلکه بازخواني کل تاريخ انقلاب براي نسل جوان ضروري است. نسلي که تاريخ نداشته باشد، بي‌هويت است و انگيزه‌اي براي دفاع ندارد. رسانه‌ها بايد همان‌طور که دفاع مقدس را به نسل جديد منتقل کردند، تاريخ انقلاب، مظلوميت نظام اسلامي و جبهه مقاومت را هم منتقل کنند.

اگر حقيقت درست منتقل شود، نسل جديد مي‌تواند مثل نسل قبل و حتي بهتر از آن، از پرچم حقيقت دفاع کند.

نظر مي‌رسد نسل Z ارتباط عاطفي و ذهني کمتري با 9 دي دارد؛ آيا اين فاصله ناشي از تفاوت تجربه است يا ضعف روايت؟

به‌نظر من اين مسئله کاملاً طبيعي است و بيش از آن‌که ناشي از تفاوت تجربه باشد، ناشي از ضعف روايت است. نسل Z اطلاعات کافي و روايت دقيقي از واقعه 9 دي دريافت نکرده است؛ نه در رسانه‌ها، نه در فضاي آموزشي و نه از سوي نخبگان و اساتيد آن‌طور که بايد.

وقتي واقعه‌اي درست روايت نشود، طبيعي است که ارتباط عاطفي و ذهني هم شکل نگيرد. اگر يک جريان جدي «جهاد تبيين» در مدارس و دانشگاه‌ها شکل بگيرد، مستندات آن دوران به‌درستي منتشر شود و روايت دقيق و صادقانه ارائه شود، هم ارتباط ذهني و هم ارتباط عاطفي نسل جديد با 9 دي برقرار خواهد شد. اين فاصله، فاصله نسلي نيست؛ فاصله روايتي است.

اگر فضاي مجازي امروز در سال 88 وجود داشت، چه تغييري در روند حوادث ايجاد مي‌کرد؟

فضاي مجازي هم فرصت است و هم تهديد. اگر آن زمان فقط دشمن از اين فضا استفاده مي‌کرد و ما حضور نداشتيم، قطعاً انقلاب به مشکل مي‌خورد. اما امروز ما هم از اين فضا براي تبيين استفاده مي‌کنيم.

مشکل اصلي، کمبود سواد رسانه‌اي است. بمباران اطلاعاتي مي‌تواند نسل جديد را در تشخيص حق از باطل دچار خطا کند. همان‌طور که نهضت سوادآموزي راه افتاد، امروز هم نياز به نهضت سواد رسانه‌اي داريم.

مهم‌ترين درس 9دي براي سياست‌گذاران امروز چيست؟

مهم‌ترين درس، وحدت است. اختلاف سليقه و نقد اشکالي ندارد، اما تبديل نقد به انتقام، نظام را دچار مشکل مي‌کند. اگر سياست‌مداران افراطي عمل کنند و اختلاف را به دشمني تبديل کنند، ممکن است همان تجربه تلخ تکرار شود. سياست‌گذاران بايد از 9 دي عبرت بگيرند و اختلاف‌ها را مديريت کنند، نه تشديد.

رسانه‌ها امروز چه وظيفه‌اي در روايت 9دي دارند؟

رسانه‌ها نبايد بگذارند تاريخ فراموش شود. بايد روايت درست، مستند و صادقانه ارائه دهند. نه پنهان‌کاري و نه تحريف. حقيقت چيزي است که وقتي روشن شود، خودش را نشان مي‌دهد. روايت درست، هم بصيرت مي‌سازد و هم مانع شبهه‌افکني دشمن مي‌شود.

برخي مي‌گويند 9 دي نيازمند بازنگري و گفت‌وگوي بيشتر است؛ نظر شما چيست؟

گفت‌وگو و تحليل اشکالي ندارد؛ اتفاقاً اگر با قواعد منطق و با هدف کشف حقيقت باشد، مفيد است. تعدد قرائت تا زماني که علم و يقين حاصل نشده طبيعي است؛ اما وقتي برهان آمد و حقيقت روشن شد، ديگر نمي‌شود حقيقت را پنهان يا انکار کرد. 9 دي حقيقت مظلوميت نظام و دست دشمن را آشکار کرد.

برخي معتقدند زمينه شکل‌گيري راهپيمايي 9 دي با فضاي ناامني آن مقطع هم مرتبط بود؛ از سوي ديگر، بي‌اعتمادي بخشي از جامعه نسبت به نتايج انتخابات نيز مطرح است. نظر شما در اين‌باره چيست؟

به‌نظر من ناامني به آن معنا و شدتي که بتواند عامل اصلي حضور مردم در 9 دي باشد وجود نداشت. اتفاقاً اگر ضريب ناامني خيلي بالا بود، مردم اصلاً به خيابان‌ها نمي‌آمدند. ممکن است براي برخي افراد، فضاي ناآرام يک انگيزه جانبي ايجاد کرده باشد، اما اين عامل تعيين‌کننده نبود.

نکته اصلي اين است که ماجرا صرفاً اختلاف دو گروه سياسي يا بحث ساده انتخابات و تقلب نبود. آنچه در آن مقطع جريان داشت، يک عمليات سازمان‌يافته دشمن بود که از موضوع انتخابات به‌عنوان «شعار» استفاده کرد، در حالي که عمق ماجرا چيز ديگري بود. انتخابات هيچ ربطي به عاشورا، پرچم امام حسين(ع) و هويت ديني مردم ندارد، اما کار به جايي رسيد که به مقدسات و ارزش‌هاي ديني جسارت شد.

همين‌جا بود که مردم متوجه شدند مسئله فقط بي‌اعتمادي انتخاباتي نيست، بلکه هويت ديني و انقلابي هدف قرار گرفته است. نحوه روايت رسانه‌هاي معاند، نوع عمليات رواني و حتي شيوه کشته‌سازي و برجسته‌سازي وقايع، همگي نشان مي‌داد که با يک اختلاف سياسي معمولي مواجه نيستيم.

بنابراين بي‌اعتمادي اوليه برخي اقشار به نتايج انتخابات قابل بحث و بررسي است، اما حضور ميليوني مردم در ? دي بيش از هر چيز ناشي از تشخيص ماهيت واقعي ماجرا و احساس خطر نسبت به ارزش‌ها، ولايت و اصل انقلاب بود؛ نه صرفاً واکنشي به ناامني يا اختلاف سياسي.

اگر بخواهيد 9 دي را در يک جمله براي مخاطب امروز توصيف کنيد، چه مي‌گوييد؟

9 دي روزي بود که مردم با بصيرت و انگيزه الهي، حول ولايت جمع شدند، دست دشمن را رو کردند و انقلاب را از يک خطر جدي نجات دادند.

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.