«چیلله» واژهای برخاسته از جغرافیا و زیستبوم آذربایجان است

به گزارش پایگاه خبری تابان خبر، برای آشنایی با ریشهها و فلسفه «چیلله»، با علیاصغر عزیزپور، استاد ادبیات و پژوهشگر فولکلور آذربایجان، به گفتوگو نشستیم، او در این مصاحبه، با نگاهی مردمشناسانه و تاریخی، از اهمیت فرهنگی «چیلله»، سبک زندگی مردم در فصل زمستان و نقش ادبیات شفاهی و آیینهای این در حفظ هویت فرهنگی آذربایجان سخن میگویند.

«چیلله» مخصوص منطقه آذربایجان است
استاد ادبیات و پژوهشگر فولکلور آذربایجان با اشاره به واژه «چیلله» میگوید: چیلله واژهای ترکی است و به معنای زه تیرکمان است و به این معنا که تیرکمان تا جایی که امکان کشش دارد کشیده میشود و دیگر از آن مرحله بیشتر به کش نمیآید و به آن زه کمان یا «چیلله» میگویند.
علی اصغر عزیزپور ادامه می دهد: شبی که طولانیترین مدت تاریکی را دارد و مربوط به آخرین شب فصل پاییز است نیز «چیلله» نامیده میشود.
وی میافزاید: «چیلله» به معنای «چله» نیست و چیلله به هر جایی صدق نمیکند و به هر منطقهای اطلاق نمیشود، بلکه یک جغرافیای مشخص برای خود دارد که از شمال ایران آغاز میشود و تا دریای خزر، ترکیه و چین را شامل میشود.
پژوهشگر فولکلور آذربایجان اظهار میکند: زمانی که ما در این مناطق مشغول پارو کردن برف بودیم، در همان زمان در اهواز برداشت هندوانه انجام میشد و با این اوصاف میتوان به این نتیجه رسید که «چیلله» مخصوص این منطقه جغرافیایی است.
عزیزپور درباره فلسفه «چیلله» میگوید: فلسفه چیلله به زمانی بازمیگردد که مردم در این منطقه جغرافیایی زندگی میکردند و به علت شرایط آبوهوایی مجبور بودند دور کرسی جمع شوند، با توجه به اینکه در آن زمان برق، رادیو، تلویزیون، مجله، روزنامه و تلفن همراه وجود نداشت و مردم ناچار بودند در شبهای تاریک دور هم جمع شوند.
وی ادامه میدهد: زندگی مردم این منطقه بر پایه کشاورزی و دامداری بود و انسان در فضای آزاد و سرسبز، در منظرههای طبیعی از جمله باغها زندگی میکرد و با موسیقی رعدوبرق و صدای پرندگان مانوس بود.
پژوهشگر فولکلور آذربایجان ابراز میکند: افرادی که مشغول دامداری بودند و در دامنههای سرسبز کوهها زندگی میکردند، طبق تقویم امروزی از ۲۰ فروردین تا ۱۵ آبان در طبیعت به سر میبردند و پس از آن تا عید نوروز به دلیل شرایط آبوهوایی در خانهها محبوس بودند.
عزیزپور میافزاید: در شهریورماه که در زبان ترکی به آن «زومار» گفته میشود، مردم مشغول پخت رب، تهیه آبلیمو، آبغوره، کره، خشکبار و تهیه «قورمالیق» از گوشت گوسفند برای خوراک زمستان میشدند و با این اقدامات، خوراک چهارماهه خود را آماده میکردند. نان نیز در خانه پخته میشد.
او میگوید: از آخر شهریور تا اوایل فروردین به این دوره «چیلله» گفته میشد، در این زمان مردم مجبور بودند دور کرسیها بنشینند، چراکه چاره دیگری نداشتند و به دلیل نبود مشغولیتهای امروزی، مردم ناچار بودند با یکدیگر صحبت کنند و افراد عارف و بزرگان فامیل با تعریف داستان، «تاپماجا»، «ناغیل» و «بایاتی» شبها را سپری میکردند.
پژوهشگر فولکلور آذربایجان اضافه میکند: از آنجا که مردم در آن زمان سواد چندانی نداشتند، شنیدههای خود را که به صورت سینهبهسینه منتقل شده بود حفظ میکردند و این روند به شکلگیری ادبیات شفاهی و فولکلور انجامید و در آن دوران، چون میوه تازهای در دسترس نبود، بیشتر خوراکیهای زمستانی مردم آذربایجان را خشکبار تشکیل میداد.
عزیزپور در توضیح رسم خوردن هندوانه و انار در شب چیلله میگوید: مردم هندوانههای دیمی را چند متر پایینتر از سطح زمین با کاه میپوشاندند و نگهداری میکردند و زمانی که در سرمای زمستان مهمانی به خانهشان میآمد، صاحبخانه هندوانه را از زیر خاک بیرون میآورد و از مهمان پذیرایی میکرد. در آن زمان حملونقل امروزی وجود نداشت که محصولات در کوتاهترین زمان ممکن به دست مردم برسد.
او میافزاید: مردم از اوایل پاییز زغال تهیه میکردند و مشاغل عمدتا به دو دسته دامداری و کشاورزی تقسیم میشد، افرادی که در طبیعت زیبا و آزاد زندگی میکردند، مجبور بودند ماهها در خانه بمانند و در ایام عید به دیدار فامیل و آشنایان میرفتند و هدف اصلی دیدارهای نوروزی نیز باز شدن یخبندان راهها و امکان رفتوآمد دوباره بود.
گفتگو از زهرا ناصران
برچسب ها :آذربایجانشرقی ، تابان خبر ، چیلله ، یلدا
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0