تاریخ انتشار : جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۵
کد خبر : 20070

ابراهیم زاهید؛ سیمرغی که از تولون برخاست، در باکو بال گشود

ابراهیم زاهید؛ سیمرغی که از تولون برخاست، در باکو بال گشود
در خلوت کوهستان‌های مغان، آنجا که مرز خیال و واقعیت در هم می‌آمیزد، در آغوش روستای تولون، نغمه‌ای زاده شد که قرار بود سکوت تاریخ را بشکند.

به گزارش پایگاه خبری تابان خبر،ابراهیم زاهید، این شاعر غزل‌سرا، این موسیقیدان بی‌قرار، نه فقط هنرمندی از تبار آذربایجان، که روایتی است از عشق و حماسه، از جنگ و صلح، از خاک تا افلاک. زخمه‌های انگشتانش برکلاویه های قارمون، قصه‌های ناگفته‌ی این سرزمین را فریاد می‌زند و غزل‌هایش، مرهمی است بر دل‌های خسته. در این هم‌نشینی، به تماشای زندگی مردی می‌نشینیم که از سنگرهای خونین دفاع، تا صحنه‌های پرشکوه هنر، همواره با آرمان سربلندی وطن، گام برداشته است، سفری خواهیم داشت به اعماق جان ابراهیم زاهید، تا دریابیم راز ماندگاری موغام چیست و چرا واژه‌هایش، چنین بر دل می‌نشیند.

کوچه‌های خاطره، جایی که آوای موسیقی از لابه‌لای سنگرهای جنگ به گوش می‌رسد و عطر غزل در هوای ایران وکشور آذربایجان پراکنده است، نامی می‌درخشد به نام ابراهیم زاهید، شاعری که در مرزهای کوهستانی “تولون” چشم به جهان گشود و با نغمه‌های “موغام” از رادیو باکو بالید. او، رزمنده‌ای که عشق به وطن را در میدان جنگ فریاد زد و هنرمندی که با “قارمون” خود، پلی بین دل‌های دو سوی آراز بنا کرد، این، داستان زندگی ابراهیم زاهید است؛ روایتی از حماسه، عشق، و هنر. آذربایجان، سرزمینی که مهد نغمه‌های دلنشین و سرزمین هنرمندان بی‌کران، همواره شاهد ظهور ستارگانی بوده که آسمان موسیقی‌اش را روشن کرده‌اند.

ابراهیم زاهید، یکی از همین ستارگان درخشان وماندگار است؛ شخصیتی که نه فقط یک استاد، بلکه تجسمی از روح موسیقی آذربایجانی است، دستانش بر تار و پود ساز، قصه‌هایی از عشق و حماسه می‌نوازد و صدایش درزمان قرائتاشعارش، آوای تاریخ را در گوش جان زمزمه می‌کند، او، صاحب‌نظری بی‌بدیل در شناخت وتحلیل موسیقی ملی و صنعت‌گری ماهراست ابراهیم زاهید، نه یک نام، که یک نماد است؛ نمادی از اصالت، هنر و عشق به میراث فرهنگی این سرزمین.

زاهید: شاعر سنگر، نغمه‌سرای آراز ابراهیم زاهید، شاعر معاصر غزل سرا و موسیقیدان برجسته و سرشناس آذربایجان در معرفی خود می‌گوید: بنده در سال ۱۳۴۷ شمسی در روستای مرزی کوهستانی “تولون” از توابع شهرستان گرمی مغان در یک خانواده متوسط کشاورز چشم به جهان گشودم و تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاه خود و مقاطع بالاتر را در شهرستان پارس آباد مغان به ادامه دادم.

او می افزاید: من در پی وقوع حمله عراق بر علیه ایران، تحصیلات خود را در مرحله نهایی مقطع دبیرستان رها کرده و عازم جبهه های جنوب و غرب کشور شدم و در عملیات‌های متعدد داوطلبانه حضور یافته و بارها به شدت مجروح شده و همچنین چندین مرتبه در معرض محاصره دشمن و خطر اسارت قرار گرفتم. این شاعر و غزل سرای بیان می‌کند: بیش از شش سال از نوجوانی و جوانی خود را در سنگرهای دفاع مقدس از وطن سپری کردم، همزمان با حضور در جنگ هرگز نتوانستم از عشق و علاقه وافر خود به شعر و موسیقی فاخر آذربایجان دور بمانم.

بازتاب آوای قارمون در ساز آکوردئون زاهید ادامه می‌‌دهد: بنده با پایان جنگ در تهران ساکن شدم و در فرصت‌های مناسبی در آموزشگاه‌های موسیقی تهران به کسب تحصیل موسیقی کردم و از آنجایی که علاقه وافری به ساز قارمون آذربایجانی داشتم و در آن زمان متاسفانه این ساز در کشور وجود نداشت، به ناچار یک آکوردئون تهیه کرده و با تصویر ذهنی قارمون نوازی، به فراگیری و نوازندگی آکوردئون پرداختم.

او اظهار می کند: در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و فراهم شدن رفت و آمد به کشور جمهوری آذربایجان به باکو عزیمت کردم و با تهیه قارمون آذربایجانی، تجارب نوازندگی درآکوردئون را به قارمون منتقل و به تدریج درآن متبحر شدم. قصه‌ی شاعری که در باکو، نوای جاودانگی سرود این شاعر غزل سرا می‌افزاید: رفت و آمد مستمر و اقامت در شهر باکو و حضور به صورت مستمع آزاد در کلاس‌های قارمون در کالج ها و کنسرواتور موسیقی باکو و همچنین روابط مستمر نزدیک با اساتید تراز اول موسیقی موغام و ملی آذربایجان موجب شد به تدریج رشد کرده و تبحر و جایگاه منحصر به فرد خود در میان اساتید و مجامع ادبی و هنری دو سوی آراز راکسب نمایم، به طوری که قارمون نوازی من در شبکه‌های تلویزیون و رادیو باکو و همچنین تهران وسعت قابل توجهی گرفت.

زاهید خاطرنشان می‌کند: بنده در سال ۱۳۷۳ شمسی ارکستر استاد شهریار تهران را در پایتخت تاسیس و کنسرت‌های بی شماری را در مرکز ایران و شهرهای ترک‌نشین کشور به روی صحنه بردم که همچنان نیز ادامه دارد.

او ادامه می‌دهد: همزمان با اجراهای صحنه‌ای و تلویزیونی، اغلب در مجالس و محافل رسمی و خصوصی مردم آذربایجان در دو سوی آراز فعالیت بسیطی را شروع کردم و با رغبت و دعوت‌های چشمگیری از سوی مردم مواجه شدم. این موسیقی‌دان اظهار می‌کند: در کنار فعالیت‌های اجرایی، از تعلیم و انتقال دانش هنر موسیقی خود به نسل جدید فروگذار نماندم و شاگردانی را پرورش دادم که هم اکنون از هنرمندان باذوق این رشته هنری به شمار می‌روند.

زاهید اظهار می‌کند: بنده در روستای مرزی کوهستانی تولون در نقطه صفر مرزی با جمهوری آذربایجان به دنیا آمدم و از بدو کودکی با صدای نواهای موسیقی مقامی و تصنیف‌ها و ترانه‌های فاخر آذربایجانی که از رادیو باکو به وضوح قابل دریافت بود زندگی کرده ام و زمینه‌های سرایش اشعار و غزلیات بنده نیز از همان زمان در طبع و ذوق من جای خود را باز کرده و به مرور زمان صورت جدی به خود گرفته است.

او ادامه می‌دهد: گوش فرا دادن به غزل‌های متن موغام‌هایی که با اجرای خواننده‌های بزرگ آذربایجان از رادیو باکو پخش می‌شد از یک سو و مضاف بر آن مطالعه آثار ادبی شعرای والا مرتبه آذربایجان همچون ملامحمد فیضولی، عمادالدین نسیمی، حکیم نظامی گنجوی، سید ابوالقاسم نباتی، میرزا علی اکبر صابر، علی آقا واحید، راجی و صراف، ذکری اردبیلی تا محمد حسین شهریار موجب شد ذوق و طبع جامع ادبی من شکل بگیرد و سرودن غزل‌های عاشقانه نغز عروضی، اشعار متعدد در باب زبان مادری، وطن پرستی، حماسی، انتقادی، وصف طبیعت و نجواهای عارفانه را آغاز و سپس توسعه دادم.

این غزل سرا خاطرنشان می‌کند: دو جلد کتابم طی سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ با تیراژ بالا در شهر باکو به چاپ رسید و رونمایی این کتاب‌ها با حضور شبکه های متعدد تلویزیونی، مطبوعات و بزرگان ادبیات و نام آوران موسیقی فاخر آذربایجان برگزار شد.

زاهید می‌گوید: موسیقی آوازی و دستگاه‌های هفت گانه مقامی که ما آذربایجانی‌ها آن را “موغام” تلفظ می‌کنیم، از زمان حاکمیت قاجارها در این دیار به صورت گسترده نشر و بسط داشته است و هر یک از ملت‌های منطقه سهمی از آن به ارث برده و متناسب با فرهنگ و زبان و نواها و آواهای بومی خود بدان پرداخته، آموخته و به موسیقی آوازی خود تبدیل نموده اند، ملت آذربایجان نیز از آنجایی که دلداده موسیقی بوده و همچنین به صورت فطری و ذاتی مردمان بسیار با استعداد بوده و در فراگیری و اجرای آن چندین گام پیشروتر و ماهرتر از سایر اقوام و ملل همجوار بوده اند، امروز شاهد توسعه و بالندگی این گونه هنردرمیان این مردمان خوش ذوق هستیم.

او می‌افزاید: تلفیق نواهای بسیار قدیمی فولکلورو آئینی هر جغرافیای خاصی از مناطق زیست و سکونت هر طایفه که بصورت سینه به سینه تابه امروز آمده است و در لحن و سوز ردیف‌ها تاثیر خود را گذاشته است.

این موسیقی دان بیان می‌کند: در اصل ریشه موسیقی مقامی در میان تمامی ملل و اقوام ایالات محروسه قاجار قدیم که ایران امروز، جمهوری آذربایجان فعلی و بسیاری از ملل منطقه از یک منبع است که به مرور زمان توسط اساتید متعدد ادوار مختلف دستخوش تغییرات زیادی در خلق گوشه ها و شعبه ها شده و به تکامل امروزی رسیده است.

زاهید اظهار می‌کند: موسیقی مقامی (موغام) فعلی ملت آذربایجان پس از عهدنامه گلستان و ترکمن چای که بخش قابل توجهی از وطن از پیکره آن جدا و به روسیه تزاری آن زمان ملحق شد، همچنین با توجه به دیوارهای بلند و نفوذناپذیر استالینی روسیه آن زمان، ملت ساکن آن سوی ارس از شانس دسترسی به روند جاری عمومی این نوع موسیقی در سایر مناطق محروسه قاجار محروم مانده است.

او می‌افزاید: محققان و هنرمندان آن برهه با گردآوری و ساماندهی آنچه از موسیقی مقامی آن دوران در خاطر داشتند احیا و تداوم حیات آن برآمدند و هفت دستگاه موسیقی ردیفی، آوازی، مقامی میراث کهن خود را ترسیم و احیا کردند و قوانین بسیار سرسختانه روس‌ها به‌ منظور قطع هر گونه عنصرهای معنوی، فرهنگی و هنری که وحدت یگانگی مردمان دو سوی ارس را در خاطره ها زنده نگه می‌داشت مقر کردند ربع پرده ها (سری و کرن) از گام‌های موسیقی جغرافیای تحت اشغال خود برچیده شود، مانع توسعه و فراگیری آن نگردید.

این موسیقیدان اظهار می‌کند: چنانچه تاریخ آثار موسیقایی باقی مانده از آن دوران را با دقت ورق بزنیم هویدا می‌شود که هیچ موسیقی‌ای که در ساخت آنها از نت‌های ربع پرده استفاده شده باشد وجودندارد، عدم دسترسی ساکنان آن بخش از آذربایجان که در ترکیب روسیه بود به علوم ادبیات و هنر معاصر شرق موجب شده است که استمرار سرایش غزل های کلاسیک ترکی آذربایجانی در قالب عروض در ۱۹ بحر رایج و غنی و مملو از واژگان نغز از سه زبان عربی، فارسی و ترکی نیز به یکباره متوقف شود.

زاهید می‌افزاید: همچنین دلیل اصلی اینکه مشاهده می‌شود که اغلب قریب به اتفاق اسامی دستگاه‌ها، گوشه‌ها و شعبه ها و حتی ادوات موسیقی ردیفی، آوازی مقامی (موغام) در آن مناطق همچنان فارسی باقیمانده است از آنجاست که در زمان پیدایش و امتداد پروسه تعلیم و اجرای آنها توسط ملل مناطق واحد محدوده بلاد محروسه قاجار نامگذاری شده است و اساتید ادواری بعدی لزومی بر تعویض اسامی آنها ندیده‌اند.

او می‌گوید: هفت دستگاه موسیقی مقامی در جمهوری فعلی آذربایجان با ترکیب و چینش خاصی بنیاد نهاده شده است که علی رغم داشتن اسامی واحد، به صورت بومی ساماندهی شده و از ابتدا نزد اساتید کهن و همچنین در کنسرواتور ملی آن کشور به صورت آکادمیک تدریس و تعلیم می‌شود.

این غزل سرای معاصر خاطرنشان می‌کند: هنرجویان بیشماری از میان جوانان آذربایجانی کشورمان در آن کنسرواتور در خوانندگی و نوازندگی کسب علم کرده و آن موسیقی مقامی (موغام) را در مراکز آموزشی خود در شهرهای مختلف ایران تعلیم و تدریس می‌‌کنند که برای همه آن عزیزان تاثیرگذار آرزوی موفقیت دارم.

زاهید بیان می‌کند: علاوه بر آثار شاعران کلاسیک صده‌های دور، اهمیت انتخاب آثار فاخر غزل سرایان معاصر از سوی خوانندگان هر عصر برای اجرا در دستگاه‌های مقامی (موغام) به منظور تبلیغ مضامین اخلاق مداری و حکمت محور و عاشقانه های آهنگین بسیار حائذ اهمیت است که خوشبختانه در میان خوانندگان عزیز جوان اتفاق می‌افتد و غزل های من نیز در رپرتوارایشان جای خود را پیدا کرده و در دو سوی آراز به صورت وسیعی اجرا می‌شود. موسیقی مقامی در عین حالی که فاخرترین میراث موسیقایی یک ملت است، از بارزترین و با ظرفیت‌ترین بستر برای خوانش آهنگین آثار مفاخر ادبیات نیز است.

او ادامه می‌دهد: در واقع موسیقی مقامی مناسب‌ترین و برترین فضا را مهیا می‌کند که در چندین شعبه هر دستگاه چند غزل فاخر حکیمان سخن درقالب نوای سحرانگیز موغام با تلفیق حاصل وحدت غزل و موغام در ذوق و خاطر شنونده جاودان می‌شود.

زاهید عنوان می‌کند: موسیقی مقامی بسترساز و حامل آهنگین اشعار نغز پروردگاران ادبیات یک ملت به روح تشنه آنان است.

او در پایان موکدا از زحمات موثر اساتید و هنرمندان عرصه موسیقی فاخر آذربایجانی در طول تاریخ از(بدو تاکنون) صادقانه قدردانی کرده و برای همه زحمتکشان این عرصه از جمله انجمن موسیقی آذربایجان شرقی و معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری کلان شهر تبریز که فعالیت‌های چشمگیری در تبلیغ و توسعه آن متحمل می‌شوند توفیق بیش از پیش آرزو می کنم.

گفتگو از زهرا ناصران
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

4 × چهار =