زنی که تاریخ را با نخ و سوزن میبافد!

به گزارش پایگاه خبری تابان خبر، در قلب تپندهٔ آذربایجان، جایی که تاریخ با نخهای زرین بر قالی زمان نقش بسته، بانویی با دستان افسونگر و دلی مملو از عشق، راز جاودانگی را در جامههای سنتی قومش هویدا میکند، زنی که تاریخ را با نخ و سوزن میبافد!.
خدیجه نجفی، این هنرمند بیبدیل که سه دهه از عمر پربارش را وقف پاسداشت این میراث گرانبها کرده، در مزون «پارلا»، عطر اصالت و شکوه را به مشام جان میرساند، او که در سال ۱۳۸۳، با سفری عاشقانه به شهر باکو، رموز این هنر مقدس را آموخت، اکنون با دستان توانمندش، نه فقط لباس، بلکه داستان هویت یک ملت را میآفریند.
رنگهای مسحور کننده این جامهها، گویی قطرهای از رنگینکمان الهی را در خود جای دادهاند؛ سرخی شفق، سبزی بهار و آبی بیکران آسمان در آنها به رقص درآمده است.
هر بخیه، نجواگر قصههای هزار و یک شب آذربایجان است
طراح و خیاط لباس ملی آذربایجان میگوید: با صدایی که گویی از اعماق تاریخ برمیخیزد، میگوید: هر سوزن، هر بخیه، نجواگر قصههای هزار و یک شب آذربایجان است.
خدیجه نجفی با لحنی شاعرانه ادامه میدهد: در روزگاران قدیم، تار و پود این جامهها از پشم گوسفندان بافته میشد و رنگ نخها، از قلب گیاهان رنگارنگ و درخشان طبیعت گرفته میشد. این جامه، نه فقط پوششی برای تن، بلکه آیینهٔ تمامنمای نجابت، حیا و وقار زن آذربایجانی است.
وی با اشاره به ظرافتهای بیمانند این هنر، ادامه میدهد: زنان غیور ترکزبان از دیرباز، شلوارهای گشادی به نام «تومان» بر پا میکردند و «شلته»، با چینهای بیشمار و دامن دوازده متری، شکوه و جلال زنانه را به اوج میرساند.
این طراح لباس ملی آذربایجان بیان میکند: پوشیدن این جامه فاخر، حسی از عزت و بزرگی را در جانشان زنده میکرد.
نجفی با عزمی راسخ تاکید میکند: زن ترک، همیشه مظهر جسارت، غیرت، شجاعت و تکیهگاه استوار خانواده بوده و این جامه، برازندهترین خلعت برای اوست.
بازگشت به خویشتن؛ ندای رستاخیز سنت در قلب جوانان
او از خیزش دوباره جوانان به سوی سنتها سخن میگوید و میافزاید: زیبایی افسونگر این جامهها، چنان دلرباست که جوانان و حتی کودکان امروز، با اشتیاقی وصفناپذیر آن را بر تن میکنند، حضور این جامههای سنتی در رقصهای آیینی، در کنار عروس و داماد، و در مراسمهای کهن، جانی دوباره به جشنها میبخشد و یادآور پیوند ابدی ما با ریشههایمان است.
تجلی اسطورهای زن در پوشش آذربایجانی
این طراح و خیاط لباس ملی آذربایجان اظهار میکند:هدف از پوشیدن این جامه، خودنمایی نیست؛ بلکه این لباسها، نمادی از اصالت، سربلندی و قدرت درونی زن آذربایجانی هستند.
نجفی با غروری مثالزدنی میافزاید: من به عنوان خدمتگزاری کوچک در آستان هنر آذربایجان، مفتخرم که فرصتی یافتهام تا این میراث گرانبها را به نسلهای آینده منتقل کنم.
زنان ایل، پاسداران بیادعای تاریخ
او اظهار میکند: مردم عشایر، با حفظ آداب و سنن در طول تاریخ، همچون دژی تسخیرناپذیر، از گنجینهی فرهنگ آذربایجان حراست کردهاند.
این طراح میافزاید: زنان عشایر با پوشیدن این جامه در تمام فصول سال، یاد و خاطرهٔ نیاکان را زنده نگه میدارند و جوانانشان نیز در مراسمهای شادی، این میراث مقدس را ارج مینهند.
نجفی با شور و اشتیاق از جوانان میخواهد که اصالت خویش را پاس بدارند و تاکید میکند: این جامهها، نه برای خودنمایی، بلکه برای نمایش ظرافتهای زنانه طراحی شدهاند و تزیینات باشکوه آن با تاج، پولک و سکه، جلوهای بینظیر به آن میبخشد.
پاپاخ، تاج افتخار مردان غیور آذربایجان است
او میگوید: در گذشته، مردی که بدون «پاپاخ» (کلاه سنتی) در انظار عمومی ظاهر میشد، گویی بخشی از هویت خود را گم کرده بود؛ چرا که «پاپاخ»، نماد اقتدار و مردانگی مرد آذربایجانی بود.
این طراح و خیاط لباس ملی آذربایجانی ابراز میکند: حرکات رقص آذربایجانی نیز انعکاسی از قدرت و صلابت رزمی است، من از هنرمندان میخواهم تا با پوشیدن این جامه فاخر، شکوه و اصالت هنر خود را صدچندان کنند.
نجفی اظهار میکند: لباس آذربایجانی نه تنها هیچگونه خدشهای به حیا و عفت وارد نمیکند، بلکه زینتبخش هنرمندان بر صحنه است.
او بیان میکند: من همواره این پوشش اصیل را به هموطنانم پیشنهاد میکنم، چرا که در راستای حفظ و ترویج فرهنگ و اصالت قدم برمیدارد.
این طراح و خیاط لباس ملی آذربایجان اظهار میکند: در هیاهوی پنجمین جشنواره سراسری موسیقی موغام، جایی که نغمههای دلانگیز آذربایجان در فضا میپیچید، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تبریز با الهام از روح بلند این سرزمین کهن، جشنی دیگر از جنس هنر و اصالت را برپا کرد، نمایشگاه هنرهای سنتی، همچون نگینی درخشان در حاشیه جشنواره، دریچهای به سوی گنجینه پوشاک سنتی آذربایجان گشود.
نجفی ادامه میدهد: غرفههای رنگارنگ این نمایشگاه، هر کدام داستانی از تاریخ، فرهنگ و هنر را روایت میکردند.
او ابراز میکند: از نقش و نگارهای پر رمز و راز گرفته تا ظرافت دوخت و انتخاب پارچهها، همه و همه نشان از ذوق و هنر مردمی داشت که عشق به هویت خویش را در تار و پود لباسهایشان بافتهاند.
او بیان میکند: نمایشگاه، فرصتی مغتنم بود تا مردم تبریز و میهمانان جشنواره، از نزدیک با زیباییهای بیبدیل پوشش سنتی خود آشنا شوند و غرق در دریای فرهنگ غنی آذربایجان گردند.
گفتگو از زهرا ناصران
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0