شبی که فرشتگان گریستند

شبی که فرشتگان گریستند

آن شب معجزه‌ی خدا از راه رسید، آسمان صاف، ابری شد و باران بارید، خدا اشک‌های فرشتگان را فرستاده بود تا به داد غواصان برسد، فرشتگان می باریدند تا بیشتر از این امواج اروند وحشی، خونی نشود، فقط خدا می‌داند چه رازی در آن شب تار نهفته بود که باران موج ها را به تب و تاب انداخت تا چشم دشمنان از حضور غواصان در اروند کور شود.