تاریخ انتشار : دوشنبه ۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۷
12 بازدید
کد خبر : 23708

پارازیت در مدار لئو!

پارازیت در مدار لئو!
در قاب تلویزیون، چند جوان در تیپ‌های مختلف ایستاده‌اند؛ نه پشت تریبون، نه در اتاق‌های پرزرق‌وبرق تصمیم‌سازی!

به گزارش پایگاه خبری تابان خبر، رویا سلمانی: چشم‌ها به مانیتور دوخته شده، ثانیه‌ها سنگین می‌گذرند و همه منتظر یک پیام‌اند: “دریافت سیگنال از ماهواره در مدار لئو” متوسط سن‌شان ۲۶ سال است. یک شرکت کوچک دانش‌بنیان بی هیاهو صدای موفقیت‌شان حسابی غوغا کرده است. همان‌ها که سال‌هاست در روایت رسمی کمتر دیده می‌شوند اما در لحظه‌های واقعیِ پیشرفت، همیشه حاضرند.

پرتاب ماهواره‌های ایران فقط یک رویداد فناورانه نیست؛ یک رخداد ارتباطی است. پیامی است که نه‌تنها به مدار زمین، که به مدار افکار عمومی فرستاده می‌شود؛ و درست همین‌جاست که باید مهره‌ها را کنار هم چید.

همزمان با پرتاب، بازار ارز و طلا به‌طور ناگهانی ملتهب می‌شود؛ پارازیت فعال شد!

در یک شب بیش از یک میلیون تومان فقط روی تابلویِ طلا گذاشته می‌شود. همزمان، چند روز قبل‌تر، مستندی پرهزینه از بی‌بی‌سی با زبان سینما و چهره‌ای آشنا منتشر می‌شود؛ مستندی که نه بی‌طرف است، نه صرفاً هنری، بلکه دقیقاً در امتداد جهت‌دهی به افکار ضدایرانی حرکت می‌کند. این همزمانی‌ها تصادفی‌اند؟ شاید. اما در دنیای ارتباطات، «تصادف» مفهومی ساده‌لوحانه است.

اینجا پای «توهم توطئه» در میان نیست؛ پای الگوی تکرارشونده است. هر بار که ایران در حوزه‌ای سخت، واقعی و قابل اندازه‌گیری—از فناوری فضایی تا توان علمی—نشانه‌ای از پیشرفت بروز می‌دهد، همزمان یک موج مکمل به راه می‌افتد: نااطمینانی اقتصادی، عملیات روانی، روایت‌سازی احساسی. نه برای انکار واقعیت، بلکه برای خنثی‌سازی اثر آن در ذهن جامعه.

اما مهم‌ترین تصویر این ماجرا، نه دلار است و نه مستند؛ تصویر همان جوان‌هاست. جوانانی که با حداقل امکانات، حداکثر دانش را به کار گرفته‌اند. سرمایه انسانی‌ای که اگر دیده شود، اگر اعتماد بگیرد، اگر میدان داشته باشد، می‌تواند بسیاری از معادلات تحمیلی را برهم بزند.

واقعیت تلخ اینجاست: ما به همان اندازه که مدیران فرتوت، کم‌اثر و تکراری در ساختار تصمیم‌سازی داریم، جوانان دانشمند، خلاق و کارآمد داریم—حتی بیشتر. مسئله کمبود نیروی انسانی نیست؛ مسئله انحصار قدرت، ترس از واگذاری آینده و چسبندگی به صندلی‌هاست.

پرتاب ماهواره‌ها فقط عبور یک جسم از جو زمین نبود؛ عبور یک نسل از حاشیه به متن بود. نسلی که اگر میدان‌دار شود، نیاز به بزک رسانه‌ای ندارد. کارش حرف می‌زند، سیگنالش دریافت می‌شود و اثرش می‌ماند.

شاید وقت آن رسیده باشد که به‌جای ترس از جوانی، از کهنگی بترسیم. به‌جای مدیریت با خاطره، آینده را به صاحبان واقعی‌اش بسپاریم. آینده‌ای که نه با دلار و مستند، که با دانش، جسارت و اعتماد ساخته می‌شود.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.